بین محب و شیعه علی ـ علیه السّلام ـ فرق وجود دارد هرچند محبّین آن حضرت از اهل نجات و سعادتاند ولی شیعیان، برگزیدگان و برجستگان اهل بهشت هستند و اگر برخی از اوصاف شیعیان در ما نبود نباید ناامید بود بلکه با اتّکا به محبّت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ حرکت کنیم تا به درجات بالای ایمان نائل شویم.
چرا یک فقیه باید والی مردم باشه؟ چرا شخصی مثل یک مدیر پرتوان (در عین بی تقوایی) یا فردی که بتوان مصالح جامعه رو به دست او سپرد، نمیتونه "ولیّ" مردم باشه؟ چرا کسی مثل قاضی یا فردی که میدونیم میتونه از پس مشکلات بیرون بیاد ولیّ مردم نباشه؟ لطفا دلیل جامع بیارید میخوام قانع شوم.
آرمانهای فرهنگی ـ تربیتی عمده ترین حوزه تأملات نظری انقلابیها را تشکیل میدهد و از این حیث انقلاب اسلامی کاملاً متأثر از رهیافت فرهنگی اسلام است، آن جا که اسلام خود را دین انسان ساز معرفی مینماید. بر همین اساس امام(ره) «تربیت انسان صالح» را در رأس برنامههای انقلابیاش قرار داده، صریحا اظهار میدارد:
«آن قدر که انسانِ غیر تربیت شده مضرّ است به جوامع، هیچ شیطانی و هیچ حیوانی و هیچ موجودی آن قدر مضر نیست و آنقدر که انسان تربیت شده مفید است برای جوامع، هیچ ملائکهای و هیچ موجودی آنقدر مفید نیست. اساس عالم بر تربیت انسان است».
به همین خاطر است که میبینیم آرمانهای انقلابی امام خمینی(ره) بیشتر صبغه تربیتی مییابد که میتوان آنها را در دو بُعد مورد بررسی قرار داد:
شهید مطهری، در تبیین این بُعد از انقلاب اسلامی بیان داشتهاند: معنویّت از ارکان واقعی این انقلاب بوده و مایه حیات انسان میباشد، لذا تحقّق یک جامعه اسلامی که در آن ارزشهای الهی نمود تام دارند، به پرورش انسانهایی منوط است که به آداب و ارزشهای اسلامی مزیّن باشند.7 به تعبیر دیگر «حکومت صالحان» از این حیث حکومتی است که در آن افراد به ایمان الهی تمسّک جسته، تهذیب نفسانی را پیشه خود ساخته و به طور کامل ارزشهای الهی را بر مملکت وجودی خویش مسلّط ساختهاند به گونهای که در آن از خودبینی و غول سرکش «منیّت» هیچ گونه خبری نیست.
مطلب فوق از این حیث قابل توجه مینماید که در بینشهای غیر الهی امر خطیر پرورش انسانها به فراموشی سپرده میشود و معمولاً مسائل اقتصادی، سیاسی و... به غلط در کانون تحلیلها و حرکات انقلابی قرار میگیرند، در حالی که امام خمینی(ره) اصل اولیّه را بر تحوّل افراد گذارده صراحتا میفرمایند:
«تمام عبادات وسیله است... که آنچه بالقوّه است و لبّ انسان است به فعلیّت برسد و انسان بشود... یک انسان الهی بشود».
معنویت به نظر امام(ره) به مملکت درونی افراد منحصر نیست، و چنان نیست که قوای درونی افراد را به اعتدال و سلامت رهنمون شود، بلکه فراتر از آن، نسیم معنویت باید در تمام زوایای اجتماعی بوزد و برای این منظور لازم است تا «تبلیغ» اصول اسلامی به صورت نهادی در درون جامعه اسلامی دنبال شود و در ضمن، فرهنگ دعوت به «ارزشهای متعالی اسلامی» در میان کلیه آحاد اجتماعی جاری و حاکم شود. به همین خاطر امام خمینی(ره) نخست رو به عموم مردم نموده، وظیفه الهی آنان را تبیین مینمایند و سپس مؤسسات مختلف تربیتی را ـ تک تک ـ مورد خطاب قرار داده رسالتشان را یادآور میشوند. بهطور کلی آرمانهای تربیتی امام خمینی(ره) را میتوان به شکل ذیل دستهبندی کرد: