سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 11924
کل یادداشتها ها : 27
خبر مایه


آرمان‏های فرهنگی ـ تربیتی انقلاب اسلامی

 

 

 

آرمان‏های فرهنگی ـ تربیتی عمده ‏ترین حوزه تأملات نظری انقلابی‏ها را تشکیل می‏دهد و از این حیث انقلاب اسلامی کاملاً متأثر از رهیافت فرهنگی اسلام است، آن جا که اسلام خود را دین انسان ساز معرفی می‏نماید. بر همین اساس امام(ره) «تربیت انسان صالح» را در رأس برنامه‏های انقلابی‏اش قرار داده، صریحا اظهار می‏دارد:

«آن قدر که انسانِ غیر تربیت شده مضرّ است به جوامع، هیچ شیطانی و هیچ حیوانی و هیچ موجودی آن قدر مضر نیست و آن‏قدر که انسان تربیت شده مفید است برای جوامع، هیچ ملائکه‏ای و هیچ موجودی آن‏قدر مفید نیست. اساس عالم بر تربیت انسان است».

به همین خاطر است که می‏بینیم آرمان‏های انقلابی امام خمینی(ره) بیشتر صبغه تربیتی می‏یابد که می‏توان آنها را در دو بُعد مورد بررسی قرار داد:

1. بُعد فردی: تربیت انسان‏هایی فرهیخته و متّقی

شهید مطهری، در تبیین این بُعد از انقلاب اسلامی بیان داشته‏اند: معنویّت از ارکان واقعی این انقلاب بوده و مایه حیات انسان می‏باشد، لذا تحقّق یک جامعه اسلامی که در آن ارزش‏های الهی نمود تام دارند، به پرورش انسان‏هایی منوط است که به آداب و ارزش‏های اسلامی مزیّن باشند.7 به تعبیر دیگر «حکومت صالحان» از این حیث حکومتی است که در آن افراد به ایمان الهی تمسّک جسته، تهذیب نفسانی را پیشه خود ساخته و به طور کامل ارزش‏های الهی را بر مملکت وجودی خویش مسلّط ساخته‏اند به گونه‏ای که در آن از خودبینی و غول سرکش «منیّت» هیچ گونه خبری نیست.

مطلب فوق از این حیث قابل توجه می‏نماید که در بینش‏های غیر الهی امر خطیر پرورش انسان‏ها به فراموشی سپرده می‏شود و معمولاً مسائل اقتصادی، سیاسی و... به غلط در کانون تحلیل‏ها و حرکات انقلابی قرار می‏گیرند، در حالی که امام خمینی(ره) اصل اولیّه را بر تحوّل افراد گذارده صراحتا می‏فرمایند:

«تمام عبادات وسیله است... که آنچه بالقوّه است و لبّ انسان است به فعلیّت برسد و انسان بشود... یک انسان الهی بشود».

2 . بُعد اجتماعی: ایجاد یک جامعه خداپسند

 

معنویت به نظر امام(ره) به مملکت درونی افراد منحصر نیست، و چنان نیست که قوای درونی افراد را به اعتدال و سلامت رهنمون شود، بلکه فراتر از آن، نسیم معنویت باید در تمام زوایای اجتماعی بوزد و برای این منظور لازم است تا «تبلیغ» اصول اسلامی به صورت نهادی در درون جامعه اسلامی دنبال شود و در ضمن، فرهنگ دعوت به «ارزش‏های متعالی اسلامی» در میان کلیه آحاد اجتماعی جاری و حاکم شود. به همین خاطر امام خمینی(ره) نخست رو به عموم مردم نموده، وظیفه الهی آنان را تبیین می‏نمایند و سپس مؤسسات مختلف تربیتی را ـ تک تک ـ مورد خطاب قرار داده رسالتشان را یادآور می‏شوند. به‏طور کلی آرمان‏های تربیتی امام خمینی(ره) را می‏توان به شکل ذیل دسته‏بندی کرد:


گروه اول: آرمان‏های همگانی

 

اول: حاکمیت روحیه دلسوزی نسبت به سرنوشت انسان‏ها بر جامعه:

«پیغمبر اسلام برای این که مردم تربیت نمی‏شدند غصّه می‏خوردند، به طوری که خدای تبارک و تعالی او را تسکین می‏داد... و هر انسانی باید این طور باشد که متأسف باشد برای آنهایی که نمی‏آیند به خط اسلام و خط انسانیت».

بنیان «امر به معروف و نهی از منکر» در جامعه اسلامی بر اصل فوق گذارده شده است و این که در جامعه اسلامی افراد نمی‏توانند نسبت به سرنوشت دیگران بی‏اعتنا باشند، لذا از روی «دلسوزی» و نه «طمع» و یا «کینه» برای نجات آنها از ضلالت به پا می‏خیزند و به اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر می‏نمایند. وجود چنین روحیه‏ای است که جامعه آرمانی را به قبول اصل دوم رهنمون می‏شود و آن پذیرش «مسؤولیت دسته جمعی» در قبال هدایت جامعه می‏باشد.

 

دوم: داشتن مسؤولیت دسته جمعی

از نکات جالب توجه در کلام امام(ره) یکی این است که ایشان هیچ‏گاه یک مؤسسه یا نهاد خاص را مسؤول و عهده‏دار تربیت مردم نمی‏دانستند، بلکه ضمن اشاره به کارکرد و رسالت هر یک از این نهادها، نهایتا متذکّر می‏شدند که ملت و دولت لازم است در راه اصلاح فرهنگ جامعه دست به دست هم بدهند و کاستی‏ها را رفع نمایند؛ به عنوان مثال، اگر چه مدارس را مکلَّف به تربیت صحیح دانش آموزان می‏نمایند ولی به همان بسنده نکرده، والدین و خانواده‏های آنها را نیز مورد خطاب قرار داده، مسؤولیت شرعی‏شان را یادآور می‏شوند و در کنار همه اینها به دیگر نهادهای اجتماعی گوشزد می‏نماید که، باید این نسل را از مفاسد و بلایای اجتماعی حفظ کنند، لذا یک جامعه آرمانی جامعه‏ای است که افراد آن در قبال سرنوشت تمامی مردم مسؤولند.


گروه دوم: آرمان‏های ویژه مؤسسات تربیتی ـ فرهنگی

البته امام خمینی(ره) واقع‏گرا تر از آن بودند که امر خطیری هم‏چون تربیت انسان‏ها را تنها به احساس درونی افراد موکول سازند. برای همین، روی تک تک مؤسسات تربیتی انگشت گذارده و نحوه فعالیت‏های آنها را متذکر می‏شوند. آنچه در این‏جا مدّ نظر می‏باشد، نه شیوه‏های عملی، بل اصول کلی حاکم بر کلّیه مؤسسات است که در مجموع نشان‏دهنده وضعیت آرمانی مؤسسات تربیتی در جامعه اسلامی است، وضعیتی که در آن اصول ذیل نمود تام دارند:

 

اصل اول: صالح بودن کارگزاران امور تربیتی

حوزه ، دانشگاه، رادیو، تلویزیون، مطبوعات و... دیگر نهادهای تربیتی آن گاه می‏توانند مثمر واقع شوند که در مقام نخست خود «صالح» باشند، لذا وجود نهادهای صالح از جمله بلندترین آرمان‏های امام(ره) به حساب می‏آیند.

«آن قدر که کشور ما از دانشگاه و فیضیه صدمه دیده است از جاهای دیگر ندیده است. باید هر دوی اینها مهذّب باشند و علمای اسلام و اساتید دانشگاه با هم پیوند داشته باشند».

 

اصل دوم: وجود توافق عمومی بین کلّیه مؤسسات برای نیل به هدفی واحد (به ویژه حوزه و دانشگاه)

هماهنگ بودن نهادهای تربیتی برای نیل به این هدف مقدس کرارا مورد تأکید امام(ره) قرار گرفته است و ایشان به تناسب در مواقع مختلف این اصل مهم را تذکر داده‏اند که:

 

«دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هرچه بیشتر با روحانیون و طلاّب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکم‏تر و استوارتر سازند و از نقشه‏ها و توطئه‏های دشمن غدّار غافل نباشند».






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ